ساختمانهای اداری-تجاری را میتوان بناهای شاخص شهری نامید که علاوه بر کاربری خدماتی، مرکز فعالیتهای اقتصادی و تجاری، محلی برای تعاملات اجتماعی، دسترسی به کالاها یا خدمات مورد نیاز و در عین حال سرگرمی و گذران وقت مطلوب، میباشند . پس در طراحی حجم و نمای ساختمانهای اداری- تجاری حرکتهای حجمی مناسب، پرسپکتیوهای خاص، خوانایی دسترسی ها، تعریف مناسب فضاهای شهری پیرامونی این بناها، نورپردازی شاخص و بالاخره انتخاب و استفاده مناسب متریالها و بسیاری عوامل دیگر میتواند در ایجاد جلوه و جذابیت بصری این بناهای شهری تاثیرگذار باشد .
از نگاه من، آپارتمانها خانه هایی بهم پیوسته اند. ما معماران پیوستگی آنها را با فضاهای ارتباطی و طبق ضوابط شهرداری و سازمانهای مرتبط، تعریف کرده ایم تا ترکیب منفرد آنها را به ترکیبی جمعی تبدیل کنیم. اما آنچه در قوانین نانوشته میدانیم " خانه بودن "مهمترین خصیصه ایست که به آپارتمانهای مسکونی روح حیات می بخشد . خانه، مکانی است با تعریف مشخص و عملکردهایی معین و حریمی انحصاری . پس در طراحی آپارتمانهای مسکونی، هم حریم انفرادی هر خانه باید حفظ گردد و هم یکپارچگی و وحدت مجموعه بودن به درستی تعریف و طراحی شود.
ویلاها مکانهای سکونتی هستند که معمولا برای اسکان موقت و نه دائم در نظرگرفته شده و در اکثر مواقع خارج از شهرها ساخته میشوند؛از نگاهی دیگر میتوان اینگونه تعریف کرد که ویلا بنایی است که ما برای فراغت از زندگی پرهیاهوی شهری و برای کسب آرامش روانی و تجدید انرژی خود به آن پناه میبریم. از دیدگاه معماری، قرارگیری بنا در فضای باز، امکان تعامل بین فضای باز و بسته، بهره مندی از منظر طبیعی و داشتن پرسپکتیوهای گسترده را فراهم می آورد که این ویژگیها در تضاد کامل با زندگی آپارتمانی شهری است. لذا در هم آمیختن بنا و طبیعت، ایجاد امتدادهای بصری مطلوب بین فضای داخلی و منظر خارجی، تعریف فضاهایی با عملکردهای تفریحی و سرگرمی، ارتباط هرچه بیشتر با طبیعت و طراحی مناسب کاربریهای مختص فضای باز، استفاده از متریالهای طبیعی، سادگی در معماری خارجی و داخلی و حتی استفاده مطلوب از رنگها و بافتها(تکسچر)،همگی مولفه های معماری بسیار حائز اهمیت در طراحی ویلاها هستند.
همانطور که همه ما می دانیم سکونت، اقامت، تجارت، استراحت، ورزش، تفریح و بطور خلاصه همه فعالیتهای ما در محیطهای طراحی شده توسط معماران انجام می گیرد؛ که کیفیت این محیط، بر روند فعالیتهای جاری در آن مکان (کارایی و عملکرد آن) از یک جهت و خوشایندی و مطلوب بودن فضا (تاثیر روانی آن) از جهت دیگر، تاثیر مستقیم دارد. پس میتوان نتیجه گرفت که ارزش مادی و کیفی فضاهایی که در آنها زمان خود را با انجام فعالیتهای مختلف سپری می کنیم در گرو معماری آن فضاهاست .اجزای معماری داخلی عبارتست از: تعریف عملکردها و دیاگرامهای ارتباطی مابین آنها، تعریف تناسبات هر فضا و همخوانی آنها با کاربری آن، طراحی اجزای هر فضا (سقف، کف، دیوار)، انتخاب متریالها و طراحی جزئیات اجرایی همنشینی آنها در کنار هم و در نهایت طراحی چیدمان و دکوراسیون همساز با کلیه عوامل مذکور .
طبق تعریف، معماری داخلی هنر خلق فضای محصور در پوسته خارجی بناست که باید علاوه بر زیبایی و جذابیت، از کارایی و سهولت عملکردی نیز برخوردار باشد که کلیه این عوامل "حس مطلوب" را برای کاربر فضا به ارمغان میآورد.
از سویی دیگر ارتباط ساکنین هر بنا با فضاهای داخلی، بسیار تنگاتنگتر و درازمدتتر از سایر بخشهای ساختمان است بنابراین شناخت عوامل فرهنگی، زیبایی شناختی، عملکردی و در نهایت سلایق خاص هر کارفرما، در ایجاد فضای مطلوب برای وی تاثیرگذار است.
من بعنوان طراح معمار، تعلق بنا به سایت و تعریف صحیح این تعلق را "معماری منظر" میدانم.
سایت هر بنا از نظر من، بستر وجود آن ساختمان است لذا تجلی ویژگیهای این بستر و بکارگیری خصایص آن در فرآیند ایدهپردازی حجم و کمپوزیسیون ساختمان و نیز طراحی فضای باز آن،ترکیب منحصر بفردی میسازد که آن بنا را به زمین خود پیوند میدهد.
با وجودیکه طراحی نمای بنا بخشی از طراحی معماری ساختمان تلقی میشود ، یکی از مهمترین ارکان معماری بنا میباشد.
در نگاه کل گرایانه از آنجاییکه حجم و پوسته بیرونی بنا، اولین برخورد بصری مخاطب با ساختمان است، پس ارتباط بصری اولیه بیننده با بنا از طریق نمای ساختمان شکل می گیرد .
زندگی آپارتمانی در شهرهای پرجمعیت و پر هیاهوی امروزی به دلایل مختلفی چون قطعهبندی زمین، محدودیت وجوه نورگیر، ضوابط و مقررات معماری هر شهر، دید و اشراف از واحدهای همسایه و بسیاری عوامل دیگر، سبب شده ارتباط فضاهای مسکونی با محیط بیرون، مناظر طبیعی و فضای سبز به حداقل برسد.
از طرفی محدودیت مساحت واحدهای آپارتمانی و نیز قوانین آپارتمان نشینی، سبب کاهش گستره فعالیتهای مورد علاقه برای ساکنان خود میگردد.
برای پرداختن به حوزه پلان در معماری باید محدوده تحلیل خود را به درستی تعریف کنیم چرا که مبحث پلان طیف گستردهای از تعاریف، استانداردها و اصول طراحی را با توجه به نوع کاربری ساختمان، محدوده مکانی قرارگیری بنا و نیز بستر تاریخی-فرهنگی آن، به خود اختصاص میدهد. به همیت دلیل، من در اینجا ساختمانهای کاربری مسکونی واقع در شهر تهران را بعنوان دایره سخن خود برگزیده و رعایت کلیه قوانین و مقررات شهرداری تهران، سازمان نظام مهندسی و آتشنشانی استان تهران را بخش بدیهی و بنیادین در طراحی پلان ساختمان در نظر میگیرم.